محل تبلیغات شما
جشن پتو برای ستاره کردستان! چراغ‌ها که روشن شد، دیدیم محمود کاوه است که نشسته بود وسط! همه سر به زیر و خجل شدیم. این لبخند و خنده شهید کاوه بود که تحویل بچه‌ها می‌شد و همه به صرف یک لیوان چای میهمان لبخند مهربانانه کاوه. هنوز برایش می‌سوزم سال‌های سال است که در فراق دوست و همرزمم محمود کاوه حسرت می‌خورم. هر کسی ممکن است تعبیر و احساس خاصی نسبت به کاوه داشته باشد اما برای من فراق و مظلومیت است. همیشه گفتم و می‌گویم هنوز بعد از این همه فیلم و کتاب درباره

«نسیم»ی جانفزا می آید ...!

ناشنوایی که از همه شنواتر بود!

سه برادر که وجودشان لبریز از غیرت و مردانگی بود!

کاوه ,محمود ,فراق ,شهید ,لبخند ,می‌خورم ,محمود کاوه ,است که ,احساس خاصی ,و احساس ,تعبیر و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دیبا دانلود